چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

رادیو هد

دادشم افسرده هست،کلی مشروط شده و ممکنه اخراج بشه از دانشگاه،ممکنه خودکشی کنه

مامان و بابا هر روز گریه،هر روز باید دلداریشون بدی،بد بیای شبا زیر پتو گریه کنی.

چون تو مینای محکمی،چون تو دلداری میدی،چون تو سنگی 


۱
. یاسون .
۲۴ مرداد ۲۲:۵۳
مام یه دوره ای تا هفتاد هشتاد درصد وضعیت مون منطبق بر همین حالت کوفتی بود. اعصابی اَزمون خورد شد بابتش :))
خوبیش اینه الان خیلی کمتر شده.
ولی گمونم احتمالش صفره که هیچ کس دیگه ازین کوفتیا نداشته باشه تو زندگیش. باید قوی شیم فقط. اونام گورشون رو به صورت تابع سینوسی گم می کنن و بعدش باز بر می گردن. تنها چیزی که باید رشد کنه، ماییم :)
از منبر پایین می آید و ملت صلوات می فرستند :))

پاسخ :

با تمام حرفات موافقم و چیزی ندارم که در راستای صحبتات بیفزایم :)
 
تیکه اخرش با مزه بود واقعا *_*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان