چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

کلا نقاط روشنی می بینم که باید وصلشون کنم.

دفعه اولی که داشتم کافکا میخوندم اصن نمی فهمیدم چی میگه و عن ام‌ میگرف. ولی الان که میخونم میگم وای از این جمال. امان از این شکوه. فکر کنم واقعا دارم عنتلکت میشم بچه ها.

۲
le tournesol
۲۷ مهر ۰۹:۱۸

وای میم. نامه به پدرش رو من خوندم و حس می‌کنم چند بارهای دیگه‌ای باید بخونم تا ته نشینم شه. واقعن جذابه. 

الانم دارم گفتگو با کافکا رو می‌خونم. هر دو کتاب واقعن روحم رو تازه می‌کنن. :)

پاسخ :

من نامه به پدرش رو نخوندم هنوز. فکر هم نکنم بتونم بخونم حالاحالاها.
ولی این خیلی جالبه که اصن نمی فهمیدم چی میگه ولی الان نه تنها میفهمم چی میگه بلکه همون داستان "روحم رو تازه می کننِ" تو میشه.
lia sh
۲۵ مهر ۱۵:۰۸

شاید دفعه ی اول مشکل از ترجمه بود :))

پاسخ :

نه دفعه اول مشکل از خودم بود :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان