چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

عقده ایی

خوب شاید  به نظرتون مسخره بیاد وبگین چه لوسه این دختر ولی خوب..
من به خاطر کار بابام که داشت طرح میگذروند حدود 10 سال اول زندگیمو تو یه روستا بزرگ شدم که هر صبح واسه مدرسه میرفتیم شهر و بعد از ظهرا هم برمیگشتیم...در تمام این مدت تمام دوستام خونه هم میرفتن..تولد میگرفتن..کلاس زبان یا موسیقی میرفتن ولی من هیچکدوم از اینارو نداشتم..من یکم با حسرت این چیزا بزرگ شدم ولی خوب..
بعد از اون مهاجرت کردیم به یه شهر دیگه و چون تازه جا افتادییم قرار شد که همون خونه ایی که تو اون شهر داریم رو فعلا زندگی کنیم تا یه سال..دو سال دیگه عوضش کنیم..حدودا 5 سال تو اون خونه موندیم تا اینکه دوباره خونه رو عوض کردیم باز به این بهانه که چند سال دیگه عوضش میکنیم و خووووووووووووب همه اینا اینقدر طول کشید که من در حال فارغ التحصیلی هستم و حتی به بار هم روم نشده یکی از دوستامو( البته من فقط یه دوست بیشتر ندارم :دی ) دعوت کنم خونمون یا برم خونه یکیشون بخوابم چون میدونستم که اگه اینکارو کنم ..اونم میاد خونمون..
تو همه این سالا فقط یه بار یکی که اومد از من کتاب بگیره به صورت خودسرانه خودشو خونمون دعوت کرد که بعدش مامانم میگفت کاشکی نیاورده بودیش :))
نکتهدر اینجاست که ما خانواده ایی هستیم که از نظر مالی مشکلی نداره و همین الانم چندین خونه داریم ولی همیشه به علل مختلفی مثل حالا بعدا خونه رو عوض میکنیم با میندازیمش تو کار..یا فعلا پولش رو واسه یه جا دیگه میخوایم ..خیلی بد زندگی کردیم.
من سال دیگه میرم طرح و واقعا با این شرایط میگم دیگه تموم شد..این همه حرص زدم..روزنامه خریدم واسه اگهیا..با مامانم رفتم این بنگاه..اون خونه ببین..
واقعا دیگه تموم شد..من دارم فارغ التحصیل میشم و بعدش دیگه طرح رفتن و بعدش برای تخصص از ایران رفتن ولی یه درس خیلی بزرگ گرفتم و اینکه چه چیزایی میتونه واسه ادم  عقده بشه..من واقعا عقده یه خونه مناسب رو دارم..عقده دارم که یه بارم شده یه تولد بگیرم..عقده دارم که یه شب دوستم پیشم بخوابه
اینا رو واسه دوس پسرم گفتم البته نه دیگه همه اینارو :))) فقط بش گفتم دلم میخواست همیشه تو یه خونه خوب بودیم و خوب عکسالعمل این بود که وااا چه چیزا!!! و اینکه بچه هستمو از این حرف
خوب دیگه دارم یاد میگیرم که سفره دلمو واسه کسی باز نکنم..فقط اگه خیلی داشتم میترکیدم بیام اینجا خالی کنم..
تو دلتون بگین بچه..کوچولو یا هر چیزی ولی من واقعا تو این زمینه خیلی عقده اییم :)))
میرم کار میکنم..پول در میارم و یه خونه خوب اجاره میکنم که بالاخره تو پیری تو یه جای ابرومند زندگی کرده باشم :)
و و و تا وقتی که یه خونه درست و حسابی نخریدم..بچه دار نمیشم :)

۱
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان