چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

از روزهای ناراحت کننده سال 98

اون قضیه که نمیخوام دقیق بهش اشاره کنم که هزار سال بود و هست و احتمالا خواهد بود. به استصال رسیده و تقریبا مطمئنم درمانی براش وجود نداره پس فقط دوری و دوری تا کمتر ترکشاش بهم بخوره که از طرف دیگه ایی بهم گفتن که اره اضافه طرح خوردی که قابل پیش بینی بود که حالا یا اضافه طرح رو میرم یا با صحبت حل میشه که نمیدونم در نهایت چی. اما. اما.

چیزی که یاد گرفتم سر خم کردنها برای ادمهایی بود که نه لیاقتش رو داشتن و ندارن و نه هرگز به دست خواهند اورند و تو مجبوری. مجبور. ایران فقط سیاستش یا اجتماعش یا حجابش یا اقتصادش و یا همه مواردی که میشه رو کاغذ اوردش، بد نیست. یکیش همینه.

شخصیت ادم خورد و خاکشیر میشه. سر ظلم مسلمی که بهت داره میشه. که ماهها یونیتشون خراب بوده و تو اصلا نتونستی کار کنی که تقصیر اوناست ولی تو باید تاوانش رو بدی.

من شخصا، پایان طرحم تموم شه. میدونم. میدونم دیگه با مسئول و غیر مسئول چه برخوردی خواهم داشت.

همینطور که تو این کنگره که رفتم هر استادی که لیاقتش بود بهش سلام شد و هر کی که نبود نه. که خیلی برام لذت بخش بود که تو چشمای اون استاد میدی که چطور دانشجوهای سابقش ایگنورش میکردن. چرا که احترامی اگر بود از سر اجبار بود و اگر دیگر اجباری دیگه نباشه پس برمیگرده به شخصیتت که خدافظ.

این نیز میگذرد.

 

۱
او ته آ رویای واقعی
۲۸ آذر ۰۲:۰۳

وقتی مشکل از خودشون بوده غلط میکنن کار اضافه بخوان!

مملکت خر تو خر شده بخدا...

پاسخ :

یعنی باید بری طرح و ببینی :))
خوب تحقیق کن قبلش
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان