چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

جدی میگم.

طبعا برایان تریسی اینا میان اسید مپاشن روم و چاقو در چشم و همه اینها در پکیج ٌچرت نگو نا مسلمونٌ  ولی حداقلش فکر میکنم که این برای من جواب میده و اون هم فکر نکردن هست.

همینکه میز رو میچینم، دفتر برنامه ریزی مرتب روی تخت، ٌوای ما قراره امروز رو بترکونیمٌ دقیقا همون لحظه، مغزم میگرده دنبال ِخوب حالا از فردا، حالا این سختمونه، حالا ما گناه داریم.

ولی همینکه میگم خوب! میخوام این کار رو کنم و بدون فکر کردن و برنامه ریزیهای هزار گانه و پیمودن قله های موفقیت، فکر نمیکنم. من فکر نمیکنم و میرم انجامش میدم. که باعث میشه که انجامش بدم.

امیدوارم مفهوم بوده باشه. که از متد جدید جهان که کلمات رو رنگی کنین هم بهره جستم.

خدافظ.

۱
‌‌ Elle
۰۳ دی ۲۲:۰۹

منم فک می‌کنم فکر کردن به اندازه انجام دادن اون کار و گاهی وقت‌ها هم بیشتر از آدم انرژی می‌بره! ینی هی فک می‌کنی وای قراره ۵ ساعت درس بخونم وای چه جوری بخونم، چیکار کنم، بعد کل انرژیت تو فکر کردن بهش صرف می‌شه در حالی که همون لحظه اگه پامیشدی و می‌خوندی خیلی راحت‌تر بود.

پاسخ :

دقیقا
دخیخااا
همینطووورهههه
چجوری بگم که همین، دقیقا همین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان