چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

معادلات ریاضی و احتمالا همون حد که من هر چی میخوندم، باز یاد نمیگرفتم.

من از روش یک کاری رو اینقدر انجام بده که بالا بیاری و ترکش کنی، استفاده میکنم.

این برای دو معضل بزرگ‌ من، یعنی خیلی خوردن و خیلی اخبار دیدن، حل کننده بود.

حالا در حالتی هستم که این زید که دیگه کم کم بهتره بگم این آقا رو هم باید ترک بگویم.

خیلی عجیبه که اولش تو اصن اونها رو نمیخوای و اونها تو رو خیلی میخوان. بعد در روند طبیعت پیش میره و تو به اونا علاقمند میشی و اونا در روند یک طبیعت دیگه پیش میرن و دیگه تو رو نمیخوان. 

به راستی بزرگوار که روزگار در حال تکرار خودش هست.

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان