چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

چرا همیشه عنوان؟ اینکه عنوان نداره

در مصرف های متفاوت، گرایشم به زنگ زدن خیلی میره بالا. یعنی اینجوری که حالا که داره بهم خوش میگذره، بگذار بیشتر خوش بگذره. و اینکه من هم که کلا دوست دارم به یکی زنگ بزنم. دیشب الکل بود و واقعا من بدم میاد از این خانواده و کلا بهمم نمیسازه خیلی و شایدم بسازه ولی واقعا همه اش یه جوریه. زنگ زدم، چرت و پرت گفتم، وسط اتاقم بالا اووردم و خوابیدم و صبح بیدار شدم و وات د فاک:)))))

اما با توجه به حجم بلاهتی که رد و بدل کردم، وقتی اول خوشحال بودم و بعد یادم افتاد اصلا دیشب چی شد، متوجه شدم دیگه دوست ندارم به اون زنگ بزنم. ایا حس درستیه؟ نمیدونم. معلوم میشه.

 

خیلی راه متفاوت رفتیم. اون تیکه هه کاش کنده شه بره.

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان