چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

“Evolve”

دو‌ماه و‌نیم دیگه باید یه امتحان مجدد ایلتس بدم. هر چقدر writting  می‌نویسم، باز هم استادم شلینگ عن رو روم باز میکنه و میگه خیلی افتضاحه. یکم ادم بداخلاقیه و با اینکه بعضی وقتها حس میکنم پیشرفت کردم، اما در اکثر اوقات در انتها مواخذه میشم و‌ میبینم اصلا اونقدرا خوب نبودم. خیلی ناراحتم الان. یک ساعت پیش کلاس داشتیم و اینقدر ازم ایراد گرفت که وقتی کلاس تموم شد، رفتم aldi خرید کنم و‌ مغزم یکم باز شه و ببینم چقدر ارزونتر از سوپریهای دیگه هس که واقعا با اختلاف ارزونتره. علی بهم زنگ زد که چیزی نمیخوای، و من هم بهش گفتم استادم گفته writting ات افتضاحه و انگار ناراحت شد. انگار مثلا از من ناامید شده باشه.که اهمیتی برام نداره، اینکه خودم از خودم ناامیدم، ناراحتم میکنه.

 مامانمم هی فرت و فورت ویدیو کال میکنه و موقعهایی که خونه علی هستم، نمیتونم جواب بدم و کلا هم کلافه میشم که هر روز بهم زنگ میزنه و واقعا ترجیح میدم یه روز در میون زنگ بزنه و اونم نه تصویری. بابا رفتم مستقل شم، اینکارا چیه. انرژی ناخواسته‌ایی ازم گرفته میشه. و‌ کلا هیچ ایده‌ایی از انجام کارها نداره و‌ هی میگه چرا اینو انجام ندادی یا چرا اونو انجام ندادی. در صورتیکه من در فرزترین حالت خودم به سر میبرم و همه کارها رو تند تند دارم پیش میبرم و از همه هم‌رده‌ایی هام خیلی جلوتر دارم ظاهر میشم. انرژی منفی‌اش واقعا اذیتم میکنه. کلا میبینم همیشه دارم در موردش مینویسم و واقعا این بده.

من اومدم اینجا، میخوام «مینا» باشم.

۱
lia sh
۱۳ آبان ۲۰:۱۸

نمیدونی چقدر برات خوشحالم.

پاسخ :

خیلی ممنونم
امیدوارم نرینم‌:))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان