يكشنبه ۲۱ آبان ۰۲
کلا از ۷ روز هفته، ۳ روزش رو خونه علی هستم. یه سری لباس(در حد دو قلم) چون من اصلا لباسی نداشتم که بیارم. یعنی داشتمم هم خیلی فرقی نمیکرد. اینجا یه جور دیگه لباس میپوشن و کلا لباسهای ما به درد outfit اینجا نمیخوره، گذاشتم داخل خونش. الان یک جمله با which گفتم که خیلی طولانی بود توضیح وسطش.
تا اخر دی، ایلتس قبلیم منقضی میشه و من دقیقا برای دو ماه آینده، یک ایلتس دیگه ثبتنام کردم.
مامانم گوگولیترین ادم دنیاس. تصمیم دارم خیلی خیلی خفن شم. مامانم رو اینقدر سربلند کنم، دست داداشم رو بگیرم، بابام لبخندهاش قطع نشه، موقع مردن، خوشحال و راحت بمیرم.