چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

ما

دیشب جشن فارغ التحصیلیمان بود.
ما مست بودیم.
ما ودکا خورده بودیم.
ما به اکسمان که در روی سن راه میرفت و تز میداد نگاه میکردیم.
ما به این فکر میکردیم که هر جور حساب کنیم باید از اکسمان بدمان بیاید ولی ما خلتر از این حرفها تشریف داریم.
ما براورد کردیم که با همکلاسیهایمان،کمتر از نصف انگشتان یک دست،ارتباط خواهیم داشت.
ما هی به خودمان میگفتیم چی فکر میکردیم،چی شد.
با همه اینها
ما خوشحالیم.
به ما خوش گذشت.

۷
tahi :D
۲۸ مرداد ۱۳:۱۶
دلم خواست خب :| :(

پاسخ :

خوب تو هم بکن از این کارا
פـریـر بانو
۲۰ مرداد ۲۰:۳۱
بخاطر ودکاشه خواهر... بخاطر ودکا :)))

پاسخ :

هاع :))))
میدونم :))))
פـریـر بانو
۲۰ مرداد ۱۵:۵۳
عزیزم!
مبارکت باشه فارغ التحصیلیت :*

اول پستو خوندم یه آن حس کردم اینجا ایران نیست. اینجا خارج است :)))

پاسخ :

مرسی خیلی ممنون *_*
ها ها ها،چرا همه این فکرو میکنن؟:))
ــ یاس ــ
۲۰ مرداد ۱۲:۳۸
به نظر من که پایان باشکوهی ساختین برای این مقطع
و پایان باشکوه خودش استارتی هست برای شروع های بهتر:))

پاسخ :

امیدوارم :)
خانم نارنج
۱۹ مرداد ۲۳:۱۳
اینو خوندم یکهوحس کردم هاروارد درس خوندی:))
همیشه خوش بگذره بهت.

پاسخ :

نه خودم به خودم حال دادم :))
مرسی *_*
Pary darya
۱۹ مرداد ۲۰:۵۷
چه جشن فارغ التحصیلی توپی 

پاسخ :

نه،ما خودمان توپش کردیم :))
را مگا
۱۹ مرداد ۲۰:۱۵
تبریک تبریک :-* 

پاسخ :

مرسی *_*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان