چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

این روزها

 برای هرچه بود اشک ها را ریخته و غصه ها را جویده،هضم کرده،جذب کرده و در نهایت به سافت تیشو تبدیل کرده و هر چه بگذرد باز عجین در ماست‌.

حال در اینجا ،در این لحظه که غمی نیست،غم میجویم.
معتاد غمگین بودنم.

۶
Miss Author
۱۹ شهریور ۱۵:۴۲
تو همین حال غوطه ورم =))

پاسخ :

کدوم حال؟
هی میگی به خودت پاشو یه گوهی بخور؟
Je sus
۰۶ شهریور ۲۲:۳۹
غمی که باعث بشه پست رفت نکنی و درجا نزنی غم خوبه! بعضیاشون واقعا آدم رو متحول می کنن...

پاسخ :

اها از اون لحاظ
من به اینا نمیگفتم غم،یه چیز دیگه میگفتم که الان یادم نیست :))
خانم نارنج
۰۵ شهریور ۲۳:۰۸
غم شیرین خوبه:))خوردم که میگم.

پاسخ :

غم مگه شیرین هم داره؟:(
Je sus
۰۵ شهریور ۲۲:۰۱
دو مدل غم داریم. خوب و بد!
معتاد کدومشی؟!

پاسخ :

غم خوب شامل چی میشه؟
פـریـر بانو
۰۵ شهریور ۱۷:۱۸
نوشتی معتاد غمگین بودنم نمیدونم چرا یهو  یاد این مصرع از حافظ افتادم 

مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم...

پاسخ :

خوشم میاد از اطلاعات بالات تو ادبیات ^_^
tahi :D
۰۵ شهریور ۱۶:۱۴
T_T

پاسخ :

ای ای :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان