چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

زنگ مدرسه

۹ روز با زید رفتیم مسافرت که البته یه جاهاییش رو استرس داشتم چون از مامانم قایم کرده بودم و گفته بودم ۳ روز مسافرتم :)))

و یه روزش رو از سر کار پیچوندم

بسیار پر انرژی برگشتم سر خونه و زندگیم و برو که بریم ببینم میخوای چیکار کنی.

+ سخیف و سطحی شدم. فعلا فلسفه نداریم. ریاضی نداریم. علوم اجتماعی داریم و ورزش.

۵
دچارِ فیش‌نگار
۱۳ آبان ۰۸:۲۲

اونوقت خودشم میدونه که بهش میگی یزید!؟

پاسخ :

زیییید نه یزیید :))
اره میدونه، خودش هم همینجوری صدام میزنه
لفظی هست که این روزا استفاده میشه، کجاش عجیبه؟
‌‌ Elle
۱۲ آبان ۲۰:۲۲

باشگاه واسه ورزش :-"

چیش عجیبه؟ :)))

پاسخ :

هیچی:))
قاطی کردم
اره اره *______*
دچارِ فیش‌نگار
۱۲ آبان ۱۷:۱۶

تو اون وقت واسه چی ت به کار میبری؟🤔 

پاسخ :

واسه دوست پسر
دچارِ فیش‌نگار
۱۲ آبان ۱۱:۰۵

یزید کیه!؟

پاسخ :

یزید نه، زید
زید واژه ایی است که این جک و جوونا واسه دوست دختر و دوست پسراشون به کار میبرن
‌‌ Elle
۱۱ آبان ۲۲:۵۹

از آرزوهام الان مثلا اینه که 5 روز بتونم همینطوری پشت سر هم باهاش باشم ولی تف :)) علوم اجتماعی و ورزشم خیلی خوبه تازه. کاش نزدیک بودیم باهم میرفتیم باشگاه اصلا :))

پاسخ :

حالا یکم که جدا شی و کار کنی و مستقلتر شی، کلی میتوانی بپیچونی:))
فعلا من که اره، همش هنر داریم و ورزش
ایا من قسمت باشگاه رو درست فهمیدم؟ نمیدونم :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان