چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

میخوام اخر خودم رو ببینم.

ببینید. من با اینکه ادم فرهیخته ایی هستم و کتابهای فرهیخته میخونم و فیلمهای فرهیخته ایی میبینم و مغز فرهیخته ایی دارم، نمیتونم و قرار نیست که اینجا فرهیخته بنویسم.

این وبلاگ همه اش ات اشغاله☝🏻

۳
کلمنتاین ‌‌
۳۱ تیر ۲۱:۱۲

حالا من یه روز داشتم فکر میکردم تو با اینکه پست های کوتاه و روزمره ای مینویسی ولی از چیزای مهمی حرفی میزنی خیلی وقت ها.

و من خیلی وقت ها میگم که چه ویژگی خوبی در خودش ایجاد کرده یا فلان جا به نظر میاد رشد کرده و اینا.

پاسخ :

چه جالب و چه عجیب و چه خوشحال کننده
واقعا خوشحالم کردی
البته متاسفانه این اتفاقات برای چندی قبل بوده و من واقعا یه دو ماهی هست که واقعا هیچی به هیچی
پسرک زیادی
۳۱ تیر ۱۳:۵۶

ما اگه قرار بود فرهیخته بنویسیم که میرفتیم کتاب مینوشتیم نه وبلاگ و هر شبکه اجتماعی‌ای... ما اینجاییم که عرصه شِر و وِر بی سرباز نَمونه!

پاسخ :

اره، من میخوام روالم رو بنویسم که بشه واسم دفتر خاطرات، بعد پشمام بریزه از حماقتام:))
صخی .
۳۱ تیر ۱۳:۵۴

مردم چه آت آشغالا با کلاسی دارن. واه واه واه!

پاسخ :

وااات ؟:))
خیر☝🏻
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان