چغور پغور

می میریم و دیگه نیستیم. این خودش خیلی عجیبه.

سبزتر

مدت نسبتا طولانی رو ناراحت و غم زده بودم. یه دو هفته ایی هست که حالم خوبه و خوشحالم. مثل همیشه، در معرض زیادی بودنِ چیزی، باعث میشه که به جای عادت بهش، بدن ام پسش بزنه. مثل غم.

الان مثلا غم گین و نا امید بودی. خوب میگی چیکار کنم؟

 

 

 

۳
هایـ تن
۲۳ مرداد ۲۳:۲۶

من نفهمیدم چی شد، الان ما اگه غم‌گین و ناراحت بودیم بهت می‌گفتیم چیکار کنی؟ خنگ شدم ببخشید.

به هر حال ویژگی خوبیه و غم و خوشحالیت مثل یه رودخانه‌ی فصلی می‌مونه :)

پاسخ :

منظورم این بود که حالا من ناراحتم. خودم به خودم میگم خوب حالا چیکارت کنم این وسط؟
یعنی داشتم به خودم توپ و تشر میزدم که خوب حالا میگی چیکارت کنم:))
اینجوری:))
آره، باز خوبه کلا بدنم عادت به بالا اوردن تکراریها داره تا عادت کردن بهشون

tahi :D
۲۳ مرداد ۱۶:۴۰

=)))) چرا من هیج وقت تعادل ندارم پس؟

پاسخ :

نمیدونم
شاید واقعا تعادل شیمیایی بدنت رو باید یه کاریش کنی
لیمو جیم
۲۳ مرداد ۱۶:۲۸

 

وقتی زیاااد ناراحت با خوشحال باشیم خود روانمون شروع میکنه له متعادل کردنش

پاسخ :

بر میگردیم به تنظیمات کارخانه :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان